- تحت الحفظ
- زیر پاس در حالی که مورد حفاظت نگهبانان است: (محمد خان پسر یونس خان حاکم مقتول با نه. . بموجب احضار حسنعلی خان امیرنظام اورا تحت الحفظ بکردستان آوردند)
معنی تحت الحفظ - جستجوی لغت در جدول جو
- تحت الحفظ
- در حال نگهبانی و محافظت
- تحت الحفظ ((~. حِ))
- در حالی که مورد حفاظت نگهبانان است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
واژه به واژه
زیر زنخی بندش دستار تحت حنک (کبک چون طالب غلم است ودرین نیست شکی - مساله خواند تا بگذرد از شب سیکی (بسته زیرگلو ار غالیه تحت الحنکی ساخته پایکها را زلکا موزگکی
ترجمۀ لفظ به لفظ و کلمه به کلمه بدون در نظر گرفتن معنای کلی
((تَ تُ لْ لَ))
فرهنگ فارسی معین
ویژگی ترجمه یا معنایی که کلمه به کلمه و بدون توجه به معنای کلی اثری ترجمه یا تفسیر شده است
((~. حَ نَ))
فرهنگ فارسی معین
زیر چانه، بخشی از دستار یا عمامه که پس از گذراندن از زیر چانه، به دور سر می بندند
زیر چانه، قسمتی از دستار یا شال که از زیرچانه از دستار گذرانیده و به سر ببندند